وَإِنْ يَرَوْا آيَةً يُعْرِضُوا وَيَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ
و هر گاه نشانه اى ببينند روى بگردانند و گويند سحرى دايم است
وَكَذَّبُوا وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءَهُمْ وَكُلُّ أَمْرٍ مُسْتَقِرٌّ
و به تكذيب دست زدند و هوسهاى خويش را دنبال كردند و [لى] هر كارى را [آخر] قرارى است
وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مِنَ الْأَنْبَاءِ مَا فِيهِ مُزْدَجَرٌ
و قطعا از اخبار آنچه در آن مايه انزجار [از كفر] است به ايشان رسيد
فَتَوَلَّ عَنْهُمْ يَوْمَ يَدْعُ الدَّاعِ إِلَى شَيْءٍ نُكُرٍ
پس از آنان روى برتاب روزى كه داعى [حق] به سوى امرى دهشتناك دعوت مى كند
خُشَّعًا أَبْصَارُهُمْ يَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ كَأَنَّهُمْ جَرَادٌ مُنْتَشِرٌ
در حالى كه ديدگان خود را فروهشته اند چون ملخهاى پراكنده از گورها[ى خود] برمى آيند
مُهْطِعِينَ إِلَى الدَّاعِ يَقُولُ الْكَافِرُونَ هَذَا يَوْمٌ عَسِرٌ
به سرعت سوى آن دعوتگر مى شتابند كافران مى گويند امروز [چه] روز دشوارى است
كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ فَكَذَّبُوا عَبْدَنَا وَقَالُوا مَجْنُونٌ وَازْدُجِرَ
پيش از آنان قوم نوح [نيز] به تكذيب پرداختند و بنده ما را دروغزن خواندند و گفتند ديوانه اى است و [بسى] آزار كشيد
فَدَعَا رَبَّهُ أَنِّي مَغْلُوبٌ فَانْتَصِرْ
تا پروردگارش را خواند كه من مغلوب شدم به داد من برس